جایی برای عبرت دیدن!
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۵۲۵۵۱
باشگاه خبرنگاران توانا؛ در حوالی میدان مشق تهران درست در ضلع شمالی میدان امام خمینی (ره)، موزهای قرار دارد که برخلاف بقیه موزهها که با دیدن آنها به تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران فخر و مباهات میکنیم، با دیدن آن تنها چهرهمان در هم میشود و از این دوره از تاریخ کشور خجالت میکشیم.
موزه عبرت نامی است که بر سر در این موزه قرار گرفته است و در واقع نامی است که هدف از ایجاد این مکان را یادآور میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دوره محمدرضا شاه اختلافی که بین نیروهای ساواک و نیروهای شهربانی در دستگیری و زندانی کردن نیروهای منتقد رژیم پیش آمد موجب شد در نهایت این دو نهاد اطلاعاتی – نظامی کمیتهای مشترک را برای دستگیری و زندانی کردن مخالفان تشکیل دهند.
این کمیته با نام کمیته مشترک ضد خرابکاری از سال 1350 تا 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی، به کار شکنجه و آزار مخالفان و منتقدان مشغول بود. آجر به آجر این زندان و یا بهتر بگوییم شکنجهگاه، رد خون و صدای ناله کسانی که شاید در بسیاری موارد تنها جرمشان اعتقاد به اسلام سیاسی بود را به خود دیده است.
بعد از انقلاب برای مدتی این مکان به عنوان بازداشتگاه مورد استفاده قرار گرفت و بعد از چند سال با نظر کارشناسان و سازمان میراث فرهنگی به موزهای تبدیل شد که در آن مردم با یکی از مخوفترین زندانها در سیاهترین دوره تاریخ ایران آشنا میشوند.
این موزه از چندین بخش تشکیل شده است و هر بخش به معرفی اتاقهای متعدد شکنجهگاه ساواک میپردازد. ورودی این موزه خودروهای لوکس ماموران ساواک در معرض دید قرار گرفته است که از آنها در مارموریتها و تعقیب و گریزها استفاده میکردند. لیموزین ارتشبد فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات و تیمسار نعمتالله نصیری سومین رئیس ساواک از جمله این خودروها است.
با ورود به زندان از راهروی ورودی که میگذرید بر روی دیوارها اسامی کسانی را میبینید که به زندان مخوف ساواک وارد شدهاند. این اسامی به همراه تاریخ دستگیری و شغل آنها از ابتدای تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری جمعآوری شده است. تعداد این افراد 4004 نفر بوده است که به جرم خیانت به شاه دستگیر و روانه شکنجهگاه شدهاند.
اسامی افراد معروفی همچون رهبر انقلاب، اکبر هاشمی رفسنجانی، علی شریعتی، محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر در بین این اسامی دیده میشود.
یکی از بخشهای این موزه اسلحهخانه است که در آن اسلحههای نگهبانان به نمایش گذاشته شده است. اتاق افسر نگهبان یکی دیگر از بخشهای این موزه است که در آن متهمان به کارهای مقدماتی ورود به زندان و شکنجهگاه همچون ثبت اطلاعات شخصی، تحویل دادن لوازم شخصی و گرفتن لباس زندانی میپرداختند. اتاقی نیز به عنوان محل نگهداری البسه زندانیان در این موزه است که در آن کمدهایی شمارهگذاری شده قرار دارد که لباس و وسایل زندانیان را در آن قرار میدادند.
عکاس خانه دیگر محل عبرت گرفتنی این موزه است. در این محل مشخصات افراد بر روی سینه آنها چسبانده و از آنها عکس گرفته میشد تا بر روی پرونده آنها قرار بگیرد.
علاوه بر بخشهای گفته شده بخشهای زیادی دیگری در این موزه وجود دارد که پرده از جنایات کمیته مشترک در حق زندانیان بر میدارد. یکی از بخشهای این موزه اتاقهای شکنجه بود که در آنها انواع شکنجهها در انتظار زندانیان بود. اتاق فوتبال، آپولو، تمشیت، قفس داغ نمونهای از اسامی شکنجههایی است که شکنجهگران ساواک بر روی زندانیان انجام میدادند.
در این موزه برای بازسازی شرایطی که زندانیان در آن قرار داشتند و شکنجههایی بر روی آنها صورت میگرفت، مجسمههایی از شکنجهگران و شکنجه شدگان قرار داده شده است که انواع شکنجهها را نشان میدهد.
تخت شلاق یکی از نمونههای بازسازی شده از شکنجههاست که محکومی با ضربههای شلاق بر بدن او را نشان میدهد. در آن زمان محکومان را بر روی تخت شلاق میبستند و به بدن و کف پاهای آنها شلاق میزدند. تخت شلاق فلزی بود و برای شکنجه شدن بیشتر زندانیان اجاقی نیز زیر آن روشن میکردند. در آخر نیز افراد شکنجه شده را مجبور به راه رفتن میکردند.
یکی دیگر از روشهای شکنجه آپولو بود. در این روش زندانی را بر روی صندلی میبستند و کلاهی آهنی بر سر او میگذاشتند و به او شلاق میزدند. این کلاه آهنی باعث میشد زندانی با داد و فریاد و نالههایی که میزد بیشتر آزار ببیند.
اتاق پانسمان بخش دیگری از این موزه است. طبیعتا شکنجهگران نیاز داشتند تا مکانی را برای پانسمان و مداوا زندانیان شکنجه شده داشته باشند تا زندانی بعد از شکنجه با کمی مداوا سرپایی زنده بماند. البته این به معنای لطف به آنها نبود چون همان طور که گفته شد برای این بود که زندانیان زنده بمانند تا بار دیگر بتوان آنها را شکنجه کرد و از آنها اعتراف گرفت. البته موارد زیادی هم وجود داشت که زندانیان تحمل این شکنجههای شدید را نداشتند و در زیر شکنجه جان میدادند.
بخش دیگری در این زندان وجود داشت که مربوط به بندهای عمومی و انفرادی است. در بندهای عمومی همان طور که از نام آن مشخص است زندانیان همه با هم در یکجا قرار داشتند. در این زندان دو بند عمومی با ۱۸ سلول قرار داشت. سلولها هر کدام ۳۰ متر بودند و در مجموع حدود ۲۵۰ زندانی را در خود جای داده بودند.
چهار بند انفرادی با ۸۶ سلول نیز وجود داشت که برای جدا نگه داشتن زندانیان از آنها استفاده میشد. تعداد بالای سلولهای انفرادی نیز اهمیت ارتباط نداشتن زندانیان با هم برای ساواک را نشان میدهد هر چند بعدها و در اواخر عمر رژیم به دلیل بالا رفتن تعداد زندانیان در هر سلول ۵ نفر هم نگهداری میشدند.
یکی از بخشهای جالب موزه بند مشاهیر است. در این بخش بندهای مربوط به افراد سرشناس و معروفی که در زمان ستمشاهی زندانی شدهاند در معرض دید عموم قرار گرفته است و مجسمههایی از افرادی همچون شهید بهشتی، شهید قدوسی، شهید رجایی، آیتالله طالقانی و... در آن به نمایش گذاشته شده است.
بخشی دیگر این موزه مربوط به اتاقهای مسئولان و شکنجه گران زندان است. اتاق رئیس، اتاق حسینی و اتاق رسولی شکنجهگران معروف کمیته مشترک ضد خرابکاری از جمله این اتاقها است. این اتاقها به همان شکل گذشته بازسازی شدهاند؛ چنانکه اتاق رئیس با همان وسایل ارتباطی مجهز و به همچنین به شکلی که در آن عملیاتها طراحی میشد، بازسازی شده است.
این موزه بخشهای دیگری همچون اتاق ملاقات، اتاق معرفی خاندان پهلوی و اتاق یادبود و یادگاریهای زندانیان و حمام زندانیان نیز دارد که علاقهمندان برای دیدن و آشنایی با آنها میتوانند به موزه عبرت مراجعه کنند.
نکته هم در ارتباط با این موزه این است که این موزه محدودیت سنی دارد و کودکان تا ۱۵ سال به دلیل خشونتهایی که در آن انجام شده و در معرض دید قرار گرفته، اجازه بازدید از آن را ندارند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: موزه عبرت ساواک شکنجه گران شکنجه گاه شکنجه ها اتاق ها شده اند بر روی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۵۲۵۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «چشم ها تنها برای دیدن نیستند» نوشته مصطفی عظیمیفر به تازگی توسط انتشارات سیب کال در اهواز منتشر و روانه بازار نشر شده است.
اینکتاب روایت یک روز از زندگی نویسندهای را بیان میکند که پرسشگرانه محیط و جامعه اطراف خود را بررسی کرده و از میان لایههای سطحی و موضوعات روزمره زندگی به مفاهیمی عمیق دست مییابد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
همانگونه که در ابتدا گفتم بیدارشدن و سلام دادنم به روز جدید آن هم با آرامش و مهربانی، ارتباطی با مرفه بودن یا بی درد بودنم ندارد.
شما اگر انسانی را میبینید که در آرامش روزگار میگذارند دلیل بر این نیست که رنجی نداشته باشد. نه آدمها همیشه رنج دارند؛ اما گاهی رنج های موجود قابل تحمل تر از دردهای گذشته هستند و این دلیل آرام بودن است.
اصلاً ما چاره ای جز داشتن آرامش نداریم یعنی حتی شخصی که در اوج رنج ها قرار دارد، باید همواره آرامشش را حفظ کند.
شاید بگویید این یک شعار توخالی است. ولی از شما میپرسم؛ چگونه می توان از چنگال رنجی سخت، بدون حفظ آرامش و تلاش برای ارتقای آن آرامش رهایی یافت؟
اینکتاب در ۱۰۶ صفحه، شمارگان ۲۰۰ نسخه عرضه شده است.
کد خبر 6093897 فاطمه میرزا جعفری